

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

خیلی زودتر از آن چه که فکر میکردیم، «کارلوس کیروش» که با تصمیم هیئترئیسه فدراسیون فوتبال جایگزین «دراگان اسکوچیچ» شد، به ایران میآید و سکان هدایت تیمملی را برعهده خواهد گرفت. این تصمیم به طور قطع، موافقان و مخالفانی دارد که نظرات هر دو طرف بر اساس آمار فوتبالی و همچنین از منظر روانشناسی قابل بررسی است. سرمربی قبلی تیمملی فوتبال کشورمان که تاریخسازترین صعود ادوار تاریخ جامجهانی را برای ما رقم زد، از تیم کنار رفته است و حالا «کیروش» سرمربی تیمملی کشورمان است که در دوران پساسرمربی گری ایران، هدایت تیمهای ملی کلمبیا و مصر را برعهده گرفت و نتوانست این دو کشور را به جامجهانی ۲۰۲۲ قطر برساند. همین اتفاق باعث شد یک نشریه کلمبیایی در کنایهای تند به کیروش بنویسد: «وقتی احساس ناامیدی کردید، به کارلوس کیروش فکر کنید که به رغم ناکامی با دو تیم در راهیابی به جامجهانی(کلمبیا و مصر) هدایت ایران در جامجهانی ۲۰۲۲ قطر را بر عهده خواهد داشت.» اما از آن طرف، موافقان «کیروش» به نظمبخشی او به تیمملی، قاطعیت در گرفتن تصمیمها، تلاش برای کسب نتیجه به هر قیمتی، دانش و رزومه مربی گری درخشانتر و. .. اشاره میکنند و معتقدند با آرامش روی اعصاب اسکوچیچ، مطیع فدراسیون و تصمیمهایش بودن، مماشات بهجای قاطعیت، رزومه نه چندان روشن و. .. در تورنمنت حساس جامجهانی به جایی نمیرسیدیم و حتی ممکن بود نتایج بسیار ضعیفی در این جام کسب کنیم. در پرونده امروز زندگیسلام به بررسی این تصمیم از نگاه کارشناسان فوتبالی و بخش فنی کاری نداریم و میخواهیم نسخه رئیس فعلی فدراسیون فوتبال را از منظر ویژگیهای شخصیتی این دو مربی واکاوی کنیم و ببینیم رمز موفقیت، داشتن «اسکوچیچ» روی نیمکت تیمملی بود یا برگرداندن «کارلوس کیروش»؟ با ما همراه باشید.
چرا واکاوی ویژگیهای شخصیتی مربی مهم است؟
هر فردی ویژگیهای شخصیتی دارد که از دیگر افراد متمایز میشود. به عنوان مثال یک فرد برونگراست و فردی دیگر درونگرا. یک فرد به کارهای فنی علاقه دارد و فردی دیگر به کارهای اجتماعی و فرهنگی. هر شغلی هم ویژگیهای خاص مربوط به خودش را دارد. در یک شغل نیاز است فرد یک کار ثابت انجام دهد مثل بایگانی در یک اداره، اما در شغلی دیگر لازم است در مکانهای مختلف حضور داشته باشد مانند خبرنگار. حال نکته این جاست که اگر ویژگیهای مخصوص به یک شغل با ویژگیهای شخصیتی یک فرد هماهنگ باشد، این هماهنگی نتیجه بسیار مناسبی را هم برای فرد و هم برای دیگران در پی دارد. در این شرایط، خود فرد به رضایت شغلی میرسد و دیگران اعم از مدیرانش، اطرافیان و... از کار او راضیاند. اگر هم برعکس باشد، یعنی ویژگیهای شخصیتی فرد با خصوصیات شغلی که به آن اشتغال دارد هماهنگ نباشد، به فرسودگی شغلی دچار میشود و دیگران از عملکرد او رضایت نخواهند داشت. در این بین، شغل سرمربی گری فوتبال از مشاغلی است که در رده حرفههای مدیریتی قلمداد میشود. یک مدیر علاوه بر این که لازم است مراقب و دلسوز کارمندش باشد، باید بتواند منافع سازمان را بر منافع شخص ترجیح دهد، با بینظمی و بیانضباطی قاطعانه برخورد کند تا جلوی اتفاقات مشابه گرفته شود و عنان کار از دستش خارج نشود. همچنین یک مدیر باید بین کارمندانش مقبولیت داشته باشد تا دستوراتش اجرا شود. بنابراین به صورت خلاصه مدیر باید بتواند نیروهای سازمان را در جهت اهداف سازمان بسیج کند و در این راه نگذارد حواشی، مانع رسیدن سازمان به اهداف مدنظر شود. با این توضیحات، واضح است که ویژگیهای شخصیتی «کیروش» و «اسکوچیچ»، سهم زیادی در نتایج کسب شده تیم ملی فوتبال کشورمان داشته و خواهد داشت.
جنجالهای «کیروش»
در جنگ کسب منابع
کیروش از دوران جامجهانی پیشین، طرفداران و مخالفان سرسخت خود را در جامعه فوتبال ایران دارد. این سابقه باعث خواهد شد برخی از همکاری با او اجتناب کنند. اما اسکوچیچ مهربان و آرام تقریبا با همه کنار آمده بود. این احتمال هم مطرح است که مدیریت جدید فدراسیون فوتبال ترجیح داده برای جلب توجه و امکانات، فردی هیجانمدار چون «کیروش» را در اختیار داشته باشد تا به وسیله جنجالهای او، مقامات و مسئولان را مجاب کند که امکانات بیشتری در اختیار فدراسیون قرار دهند. در واقع کیروش برای جنگ منابع به تهران خواهد آمد و روی نیمکت تیمملی کشورمان خواهد نشست. اتفاقی که بدون شک، تیمملی در مدت زمان باقی مانده تا جامجهانی به آن نیاز دارد و این کار اسکوچیچ نبود و او از پس آن برنمیآمد. اگر صرفا از این منظر به ماجرا نگاه کنیم، به نظر میرسد «کیروش» انتخاب خوبی برای نیمکت تیمملی بوده است. حالا باید کمی صبر کرد و دید که بین آرامش اسکوچیچ و جنجالهای کیروش، کدام یک برای کسب نتیجه در جامجهانی قطر گرهگشاتر خواهد بود.
ریشههای دودستگی و سردرگمی بازیکنان
دوباره «کیروش» روی نیمکت تیم ملی فوتبال ایران نشست اما شیوه اعلام این خبر و قطع همکاری با «اسکوچیچ» مهمترین بخش این تغییر و تحول بود که نباید تاثیراتش مورد غفلت مسئولان فوتبالی قرار بگیرد. نحوه برخورد فدراسیون فوتبال با این مربی، شایسته فدراسیون نبود و کارنامه فوتبالی او مشخص است، تیمی را که در آستانه حذف ناباورانه از جامجهانی 2022 بود، تحویل گرفت و مرحله مقدماتی معتبرترین رویداد ورزشی جهان را با صدرنشینی به پایان رساندند. بعد از کسب این موفقیت بهجای این که به تیم آرامش ببخشند تا مربی و بازیکنان با روان آسودهتری، آماده شرکت در مسابقات شوند ، «اسکوچیچ» با شایعات رسانهای از قصد فدراسیون برای تغییر خود در آستانه جامجهانی مطلع شد و در پی آن دودستگی بازیکنان و ماجرای استوری برخی در حمایت از اسکو یا از آن طرف کیروش پیش آمد. این مدل رفتار صرفا باعث بیاعتباری فدراسیون فوتبال شده و قطعا در روند آمادهسازی تیم ملی اختلال ایجاد خواهد کرد. حفظ احترام افراد از سوی کارفرما بسیار مهم است. همین رفتار باعث ایجاد دو دستگی و سردرگمی بازیکنان خواهد شد. این موضوع را که در سه ماه باقی مانده تا جام جهانی، کیروش چه اقدامات فنی موثری میتواند انجام دهد، به متخصصان فوتبال واگذار میکنیم اما تاثیر تغییر سرمربی بر روحیه تیم و روان بازیکنان هم بسیار مهم است که ظاهرا در این تصمیم، کمترین توجهی به آن نشده است.
متفاوتبودن موافقانومخـــــالفان «کیروش» و «اسکوچیچ»
یکی از ویژگیهای شخصیتی مربی سابق تیم ملی کشورمان که خیلیها معتقدند همان بلای جان و زمینهساز اخراجش از تیمملی شد، مماشات بهجای قاطعیت بود. قاطعیت و توجه ویژه به نظم را در عملکرد مربیان بزرگ بسیار دیدهایم مانند برخورد بلاژویچ با خداداد عزیزی، کیروش با سیدمهدی رحمتی و برانکو ایوانکوویچ با پیام صادقیان، محسن مسلمان و.... این افراد جایی که احساس کردند بینظمی یک بازیکن ممکن است برای دیگران الگو شود، قاطعانه ایستادگی کردند، همچنان که اقتدار کیروش همواره نقل محافل ورزشی بوده و حتی فدراسیون برای ارتباط با او، حد و مرزی قائل بود چه برسد به بازیکنان، اما در باره اسکوچیچ این ویژگی مشاهده نمیشود و شاهد مماشات بسیار زیاد او و برگشتن از تصمیماتش بودهایم. مثلا خیلی زود مهدی طارمی را بخشید، با این که بازیکنان استقلال را توبیخ کرده بود دوباره آنها را به اردوی تیم ملی دعوت کرد و. ... بهطور کلی شخصیت کیروش جاذبه و دافعه بیشتری دارد. برخی به شدت طرفدار او هستند و برخی به شدت مخالف او. اما «اسکوچیچ» در این میان نه دوست وفادار دارد و نه دشمن بزرگ.
ثبات نیمکت برای تیمملی بهتر نبود؟
باتوجه به نکات گفته شده، ویژگیهای شخصیتی اسکوچیچ با ویژگیهایی که شغل او میطلبد، انگار هماهنگی ندارد. اسکوچیچ فردی است که تا حد امکان از تنش دوری میجوید، روحیهای نرم و آرام دارد اما سرمربی گری تیمملی با تنوع بالای سلیقههای بازیکنان و. .. روحیهای مقتدر میطلبد که مجموعه تیم ملی را از حواشی دور کند، وقتی حرفی میزند، قاطعانه روی آن بایستد و اجازه دخالت به دیگران ندهد. چه بسا بتوان گفت که شخصیت یک سرمربی از دانش او بسیار مهمتر باشد چراکه همین شخصیت است که آرامش را به تیم وارد و کمک میکند بازیکنان از حداکثر توان خود استفاده کنند. با این حال و در مجموع، شاید ثبات سرمربی برای روحیه تیم ملی بهتر بود اما روحیه مقتدر «کیروش» هم مسئلهای بود که تیم برای موفقیت به آن نیاز داشت. حالا باید دید برنامه فدراسیون جدید برای تیمملی چیست و آیا میتواند با ریکاوری ذهنی مناسب بازیکنان، تیم را در شرایط بهتری راهی جامجهانی قطر کند یا خیر؟

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

رعیت نواز- تا کنون گزارش های زیادی از قاچاق چوب، جنگل خواری، آتش سوزی جنگل و .... خوانده اید. اما یکی از مهم ترین دلایلی که شاهد این اتفاق های تلخ و کاهش روزانه سرانه جنگل ها در کشور هستیم، نبود رصد و پایش دقیق و برخط جنگل های کشور است. متاسفانه به جای این که شاهد اضافه شدن به جنگل ها در کشور باشیم، هر روز خبرهای تلخی از کاهش جنگل ها در کشور می شنویم. سرپرست سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور هم به تازگی گفته سالانه یک میلیون هکتار در سال بیابان زایی در کشور داریم در حالی که فقط با ۳۰ درصد آن میتوانیم مقابله کنیم! با این حال عباسعلی نوبخت از راه اندازی مرکز پایش و رصد جنگل ها خبر داده و گفته اکنون این مرکز با 33 دوربین کار خود را شروع کرده است. در این گزارش ضمن بررسی وضعیت پایش جنگل در کشورمان از فناوری هایی نوشته ایم که در کشور ما و دیگر کشورها در این زمینه استفاده می شود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

پانزدهم مرداد بود که خانواده یک راننده میان سال با مراجعه به اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی اعلام کردند که راننده 55 ساله که با خودروی تیبا در یکی از شرکت های تاکسی اینترنتی فعالیت دارد، سوار بر خودرو از منزل خارج شده و دیگر بازنگشته است. در پی اعلام این گزارش، بلافاصله گروه ویژه ای از کارآگاهان با نظارت و هدایت مستقیم سرهنگ کارآگاه «جواد شفیع زاده» مامور رسیدگی به این پرونده شدند و با دستورات محرمانه قاضی محمود عارفی راد(قاضی ویژه قتل عمد) به ردزنی های اطلاعاتی پرداختند. طولی نکشید که با لو رفتن تردد خودروی تیبا در شهر، سرنخ مهمی به دست آمد و کارآگاهان با فرضیه وقوع جنایت، موفق شدند جوان 25 ساله ای به نام «ایمان» را در بولوار رسالت مشهد شناسایی کنند. این جوان به قتل راننده 55 ساله تیبا اعتراف کرد اما گفت: برادرم «علی» که متواری است راننده را با طناب در جاده کلات خفه کرد و سپس جسد او را در بولوار رسالت دفن کردیم. به گزارش روزنامه خراسان، با کشف جسد، بررسی های تخصصی برای دستگیری متهم فراری زیر نظر سرهنگ نجفی (رئیس دایره قتل عمد پلیس آگاهی) ادامه یافت تا این که بالاخره رصدهای اطلاعاتی نشان داد وی به شهرستان زابل گریخته است؛ بنابراین ادامه دستورات قضایی توسط قاضی محمد صیادی (بازپرس شعبه دوم دادسرای عمومی و انقلاب زابل) صادر شد و کارآگاهان با هدایت و راهنمایی های مقام قضایی موفق شدند متهم 31 ساله را در زابل دستگیر و به مشهد منتقل کنند.
این جوان که همه چیز را لو رفته می دید، در همان بازجویی های اولیه لب به اعتراف گشود و گفت: با پیشنهاد مبالغ بالا راننده تیبا را به مکان خلوتی بردیم تا خودرو را سرقت کنیم ولی او مقاومت می کرد و رمز کارت های بانکی اش را نمی داد. به همین دلیل او را با ضربات چاقو وادار کردیم تا رمزها را بدهد. سپس برادرم طنابی را به دستم داد و من با آن راننده را در صندلی عقب خفه کردم و بعد هم جسد را با همکاری برادرم دفن کردیم.
متهم به قتل ادامه داد: برای آن که شناسایی نشویم، اموال سرقتی از راننده را در جاده بهشت رضوان زیر خاک کردیم و سپس من به زابل فرار کردم تا شناسایی نشوم.
شایان ذکر است خبر این جنایت در تاریخ بیست و ششم مرداد گذشته با عنوان «زورگیرها راننده تاکسی اینترنتی را کشتند!» در صفحه حوادث روزنامه خراسان درج شده است.
چشم به پابندهای آهنینی دوخته بودند که حلقه های آن قوزک پاهایشان را می فشرد. باورشان نمی شد با نقشه زیرکانه ای که برای جنایت طراحی کرده بودند، این گونه در دام کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار گیرند. برادر کوچک تر به پسر 40 روزه اش می اندیشید که هنوز نتوانسته بود به درستی چهره پدر را نگاه کند و برادر بزرگ تر که هنوز مجرد بود، به گذشته تلخ خود و به روزهای کارتن خوابی و سرگردانی در گرمخانه های تهران می اندیشید که چگونه هیولای افیونی از او یک قاتل ساخت. آن ها دقایقی قبل صحنه قتل راننده تاکسی اینترنتی را در حضور قاضی محمود عارفی راد و سروان آرمین منفرد(افسر پرونده) بازسازی کرده بودند که در این شرایط به سوالات خبرنگار روزنامه خراسان نیز درباره سرگذشت خود پاسخ دادند که چگونه از اعتیاد به جنایت رسیدند! آن چه می خوانید نتیجه گفت وگو با دو برادر زورگیر است که راننده بی گناهی را برای تامین هزینه های اعتیاد کشتند و شش روز جسد او را در صندوق عقب خودروی سرقتی تیبا قرار دادند تا مکانی را برای دفن جسد پیدا کنند.
نامت چیست؟ ایمان
چند ساله هستی؟ 25 سال دارم
یعنی تو از برادرت کوچک تری؟ بله!
تا چه مقطعی تحصیل کردی؟ دیپلم دارم.
در چه رشته ای؟ البته نتوانستم مدرک دیپلم را بگیرم.
یعنی دیپلم ردی هستی؟ نه در کلاس سوم دبیرستان ترک تحصیل کردم.
شغل پدرت چیست؟ او کارمند شهرداری بود.
اهل کجایی؟ زاهدانی هستم .
چند خواهر و برادر داری؟ 2 خواهر و 3 برادر دارم .
چرا ترک تحصیل کردی؟ چون علاقه ای به درس نداشتم، بیشتر می خواستم وارد بازار کار شوم تا درآمدی داشته باشم و دستم در جیب خودم برود.
چه شغلی را انتخاب کردی؟ رنگ آمیزی ساختمان!
به این کار علاقه داشتی؟ نه! یکی از همسایگانمان که نقاش ساختمان بود یک روز از من خواست تا با او سرکار بروم و به صورت روزمزدی کار کنم چون شاگردش نیامده بود! من هم با او سرکار رفتم و ادامه دادم.
متاهلی؟ بله! یک نوزاد 40 روزه هم دارم که پسر است.
با همسرت چگونه آشنا شدی؟ پدر زنم دو همسر دارد که پسر یکی از همسرانش با خواهر من ازدواج کرده بود. من هم به دلیل همین آشنایی، یکی از دختران همسر دیگر او را دیدم و تقاضای ازدواج کردم. بعد از دو هفته هم سرسفره عقد نشستیم و در خانه پدر همسرم زندگی می کردیم.
چرا به مشهد آمدی؟ یک سال از ازدواجم می گذشت و من بیکار بودم تا این که از طریق شرکت های کاریابی به مشهد آمدم و در این جا در یک کارخانه تولید مواد اولیه فست فود مشغول کار شدم.
شما که شغل و درآمد داشتید، چرا به خاطر زورگیری دست به جنایت زدید؟ در مشهد به یکی از دوستانم اعتماد کردم، پول هایم را از من گرفت تا برایم طلا بخرد ولی طلاها تقلبی بود و 90 میلیون تومان را از دست دادم. دیگر پولی نداشتم تا این که برادرم پیشنهاد زورگیری داد و من هم که وسوسه شده بودم، به راحتی پذیرفتم.
معتادی؟ تا دو ماه قبل شربت متادون (داروی ترک اعتیاد) مصرف می کردم.
سابقه کیفری هم داری؟ نه! تاکنون به خاطر خلافکاری دستگیر نشدم.
چند سال قبل ازدواج کردی؟ دو سال پیش بود!
در فضاهای مجازی هم جست وجو می کنی؟ من گوشی ساده دارم.
چرا راننده را کشتید؟ قرار نبود چنین اتفاقی بیفتد. در یک لحظه درگیر شدیم، برادرم هم او را خفه کرد. آن لحظه من رانندگی خودرو را به عهده داشتم.
چرا با برادرت همکاری کردی؟ نمی دانم! یک دفعه وسوسه شدم که من هم پولی به دست بیاورم.
پشیمانی؟ خیلی پشیمانم، همسر و فرزندم آواره شدند اما این پشیمانی حالا چه سودی به حال من دارد!
به دیگر جوانانی که شرایط تو را دارند چه توصیه ای می کنی؟ من که حالا یک خلافکارم به دیگران چه بگویم! فقط از سرنوشت من درس بگیرند. اولین پک به سیگار یا مواد مخدر، چنین عاقبتی دارد!
در این لحظه برادر بزرگ ایمان (قاتل) که گویی تازه متوجه حرف های برادرش شده است، آخرین کلام او را قطع می کند و می گوید فقط از مواد دوری کنند! هر پکی به مواد مخدر انسان را به سوی تباهی می برد و ...
اسم شما چیست؟ نامم علی است و 31 ساله هستم.
درس هم خوانده ای؟ بله! تا کلاس دوم دبیرستان در رشته فنی و حرفه ای «تاسیسات» درس خواندم.
در رشته خوبی تحصیل می کردی، پس چرا ادامه ندادی؟ شرایط زندگی سخت بود، از طرفی هم به خاطر رفیق بازی نمراتم پایین بود.
سربازی هم رفته ای؟ بله! آموزش در خاش بودم و بعد هم بقیه خدمتم را در تهران گذراندم.
شغلت همین «تاسیسات» بود؟ نه! بعد از ترک تحصیل به شغل هایی مانند «ام دی اف کاری»، برشکاری، آب میوه فروشی و ... مشغول بودم.
معتادی؟ بله! انواع مواد مخدر را مصرف کرده ام.
اولین بار چه زمانی مواد مصرف کردی؟ وقتی در دوران سربازی مرخصی شهری می گرفتم، به بازار می رفتم و قرص های مخدردار می خریدم و آن قدر در مصرف آن زیاده روی می کردم که دچار تشنج می شدم. بعد هم به تریاک ، شیره ، شیشه ، کریستال و هروئین رو آوردم.
از چه زمانی خلافکاری را شروع کردی؟ از سال 91 وقتی برای یافتن کار از زاهدان به تهران رفتم. آن جا در یک آب میوه فروشی مشغول کار شدم و در اتاقی که صاحبکارم در انباری فروشگاه در اختیارم گذاشته بود، استراحت می کردم و شب ها را هم در آن جا می خوابیدم. به همین دلیل از تنهایی به سیگار کشی و بعد هم مصرف مواد پرداختم تا این که صاحبکارم شغل خودش را عوض کرد و در نمایشگاه اتومبیل به خرید و فروش خودروهای مدل بالا مشغول شد. من هم به زاهدان بازگشتم و با شوهر خواهرم به شغل ام دی اف کاری رو آوردم! او استادکار بود و مرا هم با خودش سرکار می برد.
در همین زمان به مصرف مواد مخدر صنعتی رو آوردی؟ نه! مدتی بعد دوباره به تهران بازگشتم، چون در آن جا راحت تر بودم و کسی بالای سرم نبود. در تهران در یک «قهوه فروشی» کار می کردم، تازه آن شغل را یاد گرفته بودم که به دلیل اختلاف با کارفرما بیرون آمدم چون دیگر شیشه و هروئین مصرف می کردم. آن جا در خیابان سرگردان بودم که دستگیر شدم و برای مدتی مرا به مرکز ترک اعتیاد فرستادند.
بعد از آزادی دوباره شروع کردی؟ بله! دیگر جا و مکانی نداشتم!
کارتن خواب شدم. برخی شب ها را هم به گرمخانه می رفتم! چند بار دیگر هم به کمپ های اجباری فرستاده شدم! یک بار هفت ماه در فشافویه بودم تا این که خرداد امسال آزاد شدم و به زاهدان بازگشتم!
چه شد که به مشهد آمدی؟ برادرم بعد از ازدواج به مشهد آمده بود و در این جا مشغول کار بود. من هم تصمیم گرفتم نزد او بیایم.
چرا تصمیم به سرقت خودرو گرفتی؟ به یکباره این تصمیم را گرفتم. شب بود که نقشه کشیدم و آن را با برادرم در میان گذاشتم، او هم قبول کرد.
چرا همان بار اول راننده میان سال را نکشتید؟ چون او راننده تاکسی اینترنتی بود و شماره تلفن ما ثبت شده بود. از طرف دیگر هم می خواستیم اعتماد او را جلب کنیم که با ما به مکان های خلوت بیاید.
بار اول پول بیشتری دادید؟ بله! چون می خواستیم به ما اعتماد کند، بعد هم به او گفتم شماره ات را بده تا اگر فردا خواستیم جای دیگری برویم، مستقیم با خودت تماس بگیریم! بعد از قتل هم گوشی او را سرقت کردیم تا پلیس ما را ردزنی نکند!
به خیابان های مشهد آشنا بودید؟ من نه! ولی برادرم حاشیه شهر را می شناخت.
فکر می کردید روزی دستگیر شوید؟ نه! چون ما اهل یک استان دیگر بودیم و با خودمان تصور می کردیم در این شهر به این بزرگی چه کسی ما را می شناسد! ولی آوازه کارآگاهان پلیس آگاهی مشهد را شنیده بودیم!
چرا ازدواج نکردی؟ به خاطر اعتیادم! نمی توانستم با این شرایط ازدواج کنم! چون حتی هزینه های خودم را هم نمی توانستم تامین کنم.
عاشق هم نشدی؟ چرا! یک بار عاشق دختر یکی از بستگانم شدم ولی می دانستم کسی با من ازدواج نمی کند!
با گوشی خودت با تاکسی اینترنتی تماس گرفتی؟ نه! با گوشی برادرم.
چرا شش روز جسد راننده را در صندوق عقب گذاشتید؟ چون نمی دانستیم با این جسدی که روی دستمان مانده چه کنیم! جایی برای دفن پیدا نمی کردیم تا کسی متوجه ماجرا نشود. بالاخره تصمیم گرفتیم او رادر خارج از شهر دفن کنیم.
ماجرای روزی که فرزندان مقتول شما را دیدند، چه بود؟ آن روز من برای خرید بیل و کلنگ سوار تیبای مقتول شدم و در حالی که جسد هم در صندوق عقب بود به بازار رفتم ولی ناگهان افرادی را دیدم که به سمت خودرو می دوند و فریاد می زنند. من هم که ترسیده بودم پدال گاز را فشردم و از چنگ آن ها گریختم. بعد فهمیدم که آن ها فرزندان مقتول بوده اند که خودروی پدرشان را دیده بودند!
هیچ به عاقبت این کار فکر کردی؟ نه! اگر می دانستم که با این کار اعدام می شوم یا اگر لحظه ای فکر می کردم، دست به چنین جنایتی نمی زدم! مغزم را مواد مخدر نابود کرده بود!
چرا فقط خودرو را سرقت نکردید؟ می ترسیدیم او سرقت خودرو را پیگیری کند و ما باز هم دستگیر شویم!
پشیمانی؟ (آه عمیق)... چه فایده! دیگر نابود شدم!

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سرطان از دیرباز بخشی از سلامت زندگی بشر بوده است، اما یک بررسی جدید نشان داده است که از سال 1990، تعداد بزرگ سالان زیر 50 سال مبتلا به سرطان به طور چشمگیری در سراسر جهان افزایش یافته است. مسئله نگرانکننده این است که به نظر نمیرسد سرطانهای زودرس( زیر 50 سال) در حال کاهش باشد همچنین نباید انتظار داشته باشیم افزایش غربالگری به تنهایی قادر به بهبود وضعیت باشد.
افزایش خطر در هر نسل
یکی از محققان، این مقاله میگوید: «ما دریافتیم که این خطر با هر نسل افزایش مییابد.
به عنوان مثال، افرادی که در سال 1960 متولد شدهاند، قبل از 50 سالگی در مقایسه با متولدان 1950، خطر ابتلا به سرطان بالاتری را تجربه کردهاند و ما پیشبینی میکنیم که این سطح خطر در نسلهای متوالی به افزایش خود ادامه دهد.»
افزایش سرطان زودرس
محققان پیش از این تحقیق میدانستند که از دهههای 1940 و 1950، سرطان بعد از 50 سالگی، روند افزایشی دارد، اما چیزی که این تیم میخواست بداند این بود که آیا سرطان زودرس یا سرطان در افراد زیر 50 سال هم در حال افزایش است. بدین منظور دانشمندان به بررسی دادههای 14 نوع سرطان پرداختهاند: سرطان سینه، کولورکتال (CRC)، سرطان آندومتر، مری، مجرای صفراوی خارج کبدی، کیسه صفرا، سر و گردن، کلیه، کبد، مغز استخوان، پانکراس، پروستات، معده و تیروئید.
بر اساس دادههای جهانی، همه سرطانها بین سالهای 2000 تا 2012 در بزرگسالان زیر 50 سال در حال افزایش بود.
غربالگری کافی نیست
با توجه به نتایج دانشمندان این طور به نظر میرسد که بروز CRC دیررس (در متولدین اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20) در دهه 1950 شروع به افزایش کرد در حالی که شیوع CRC زودرس (در متولدین اواسط قرن 20) افزایش نداشته است.
بنابراین چه چیزی تغییر کرده است تا افرادی که پس از دهه 1990 به 50 سالگی رسیدهاند، بیشتر در معرض خطر ابتلا به سرطان زودرس باشند؟
یکی از بزرگترین تغییرات، افزایش غربالگری است که بدون شک به افزایش نرخ تشخیص سرطانهای زودرس کمک کرده است.
دانشمندان میگویند که غربالگری کافی نیست به ویژه که برخی از سرطانهای زودرس حتی در کشورهایی که برنامههای غربالگری ندارند در حال افزایش است.
دانشمندان معتقدند که امروزه در یافتن سرطانهای زودرس بهتر عمل میکنیم و شواهد نشان میدهد که تغییر در میزان سرطان در واقع زودتر اتفاق افتاده است.
رژیم غذایی و سبک زندگی ناسالم
بر کسی پوشیده نیست که از دههها پیش تاکنون زندگی ما بسیار تغییر کرده است. به ویژه از زمان ظهور غذاهای فراوری شده این تغییر محسوستر است.ترکیبی از رژیم غذایی، سبک زندگی، افزایش وزن و زندگی در محیط آلوده، دلیلهای مهم افزایش سرطان هستند. همه این عوامل از دهه 1950 به طور قابل توجهی افزایش یافتهاند.
احتمال پاندمی در کشورهای فقیرتر
این مطالعه به دور از نتیجه گیری است و مروری بر مطالعات موجود است، اما این تحقیقات نشان میدهد که «افزایش سرطانهای زودرس احتمالاً در کشورهای فقیر و با درآمد کم به طور برجستهای بیشتر است و در این کشورها باید بیشتر نگران اپیدمی سرطان زودرس باشیم.» همچنین دانشمندان تنها راه مقابله با سرطانهای زودرس را تغییر سبک زندگی ، داشتن تحرک بیشتر، خوردن غذاهای سالم و ارگانیک و تلاش برای داشتن وزن متناسب میدانند.منبع:scienceAlert

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.





ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.